مبارزه و انتظار...

 

 

 

 

 

بزرگی می گفت که: امام خمینی (ره)به ما آموخت انتظار در مبارزه است.

وقتی این جمله را شنیدم،  سیلی از سوالات و کلمات در ذهنم به راه افتاد.

انتظار…

نشستن…

مبارزه…

به انتظار باید ایستاد یا باید نشست؟

چرا باید مبارزه کرد؟

مبارزه با چه کسی؟

مبارزه با چه چیزی؟

چه زمانی؟

و…

من قصد ندارم در اینجا به این سوالات پاسخ بدهم.
پاسخ به این سوالات با توجه به نوع نگاه  آدمها متفاوت است.
باید ببینیم با شنیدن کلمه انتظار، اولین چیزی که به ذهنمان می آید چیست؟

وقتی اینها را می نوشتم و فکر می کردم این جمله به ذهنم آمد که : "من جنگ را دوست دارم

شاید گروهی  به خاطر این روحیه بر من بتازند و عده ای دیگر تهمت زنند به آنچه که گفتم.

شاید من نتوانم آنچه در ذهن و فکرم، از جبهه و جنگ می گذرد بیان کنم و یا شاید…

من نه فرزند شهیدم و نه پسر جانباز و نه برادر یک آزاده و نه پدرم آنقدره سابقه جبهه دارد که از خدمت سربازی معاف شده باشم.

من یک جوان بیست و چند ساله  از نسل سوم انقلاب خمینی هستم و به داشتن جوانانی دلیر و گوش به فرمان که دست طمع گرگ صفتان را از این نظام دور کردند، افتخار می کنم.

دیروز آن جوانان با سرخی خون شان سرسبزی و نشاط را به ما هدیه کردند و اکنون نوبت من و توست.

نبرد و دفاع و مبارزه همان است و دشمن همان، فقط زمان و مکان و شیوه مبارزه و سلاح آن تغییر کرده.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ولایت فقیه ، بیداری اسلامی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 14 تير 1392برچسب:, | 16:28 | نویسنده : محمد جواد حیدریان |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.